مردی به استخدام یک شرکت بزرگ چندملیتی درآمد.
در اولین روز کار خود، با کافه تریا تماس گرفت و فریاد زد: «یک فنجان قهوه برای من بیاورید.»
صدایی از آن طرف پاسخ داد: «شماره داخلی را اشتباه گرفته ای. می دانی تو با کی داری حرف می زنی؟»
کارمند تازه وارد گفت: «نه»
صدای آن طرف گفت: «من مدیر اجرایی شرکت هستم، احمق.»
مرد تازه وارد با لحنی حق به جانب گفت: «و تو میدانی با کی حرف میزنی، بیچاره.»
مدیر اجرایی گفت: «نه» کارمند تازه وارد گفت: «خوبه» و سریع گوشی را گذاشت.
یخ نکنی نمکدون
اون پست دستارت خوبه ولی خیلی تکراریه
نه که پست تو اصلا تکراری نبود؟ تو نگران یخ کردن من نباش.
سلام
خوبین؟
وبلاگ خوبی دارین
دوست دارم به وبلاگ بهشتیا هم یه سر بزنین
خوشحال میشم
تبادل لینک هم موافق باشین خیلی خوشحالتر میشم
موفق باشید
منتظرتون هستم[گل]
سلام
خیلی باحال بود ! یه سری برام مشابه این اتفاق افتاده بود !
رفتم تو یه شرکت ، با یکی دعوام شد سر هیچی ! بعد که رفتم واحد مدیریت ، دیدم مدیره اون شرکته !
البته حلش کردم ! ولی تجربه شد که دیگه آبدارچی هم میبینم ، صمیمانه تحویل میگیرم !!!!
سلام
خیلی ممنون.
در شهر جدید مستقر شدید؟
لینکت کردم
منو با اسم دانلود موزیک و فیلم لینک کن
سلام
خیلی قشنگ و روان می نویسی
به ما هم سر بزن.
سلام الی جونم...خوفی؟
اپت مثه همیشه جالب بود.منم اپم.صلیه ی ارحام یادت نره
سلام
خیلی ممنون که بهم گفتید. بله یه دونش کمه که همین الان اضافه می کنم.
خیلی خوبه که مطالب رو با دقت دنبال می کنید.
UPAM
ممنون از حضورتون. خیلی افتخار دادید. با پستی جدید در زمینه معرفی سایت به روزم.
بدووو بیااااااااا
سلام الناز جونم چطوری ؟؟؟؟
متنت فوقالعاده بود
خیلی خوشم تومد بازم بهم سر بزن
فعلا
سلام جالب ولی قدیمی بود
----
دیگه دیگه هر که طاووس خواهد جور هندوشتان کشد ،
ما همواره به دنبال دختری بودیم که حق به جانب نبوده و بدون هیچ تعصبی رو همجنسان خودش با ما مصاحبه کنه و در مورد خودشون به ما اطلاعاتی مفید بده
که همون طور گفته شده ، پیدا کردن این شخص خیلی سخت و زمان بر بود
سلام الناز جون خوفی خوفم.راستی بدو بیاااااا اپیدممممممممم منتظرت هستم ها زودی بیا فعلا بابای.
سلام
بابا چرا به روز نمیشی ؟؟
زود باش
چشم. منتظر دستور بودیم.